صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید      پیام رسان های ما در فضای مجازی      به ما ایمیل بزنید      نشانی ما      تماس با ما

۱۳:۲۰ پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳


مقالات عمومی

سوگ
مركز مشاوره چيستاي زندگي

سوگ به معنای غم، اندوه، مصیبت، ماتم و عزا در برابر وقوع مرگ است و به مؤلفه های روانشناختی عزاداری و سوگواری اشاره دارد. هرگونه فقدانی نوعی مرگ محسوب می­شود؛ چه از بین رفتن یک رابطه در اثر شکستن پیمان و طلاق، چه از دست دادن شغل، فاصله جغرافیایی از خانواده، از دست دادن حیوان خانگی و حتی از دست دادن اشیای گرانبها می­توانند منجر به بروز واکنش داغدیدگی شوند.
سوگ یک واکنش نرمال و بهنجار است که به آرام شدن و گذار از مصیبت کمک می­کند. به‌طورکلی سوگ به‌عنوان مجموعه‌ای از احساسات، افکار و رفتارهایی تعریف می‌شود که وقتی فرد با فقدان و یا تهدید فقدان (تقریباً هر چیزی) مواجه می‌شود، در درون او ایجاد می‌گردد. سوگ هم شامل پدیده‌های درونی مانند افکار و احساسات و هم پدیده‌های بیرونی یا همان رفتارهای مربوط به سوگواری همچون گریه کردن و سیاه پوشیدن را در بر می‌گیرد.
هیچ واکنش درست یا اشتباهی نسبت به مرگ وجود ندارد. همه ما نیاز داریم که به روش خود و در زمان مختص به خود اندوهگین با شیم. ممکن است این اندوه برای برخی به معنای گریستن باشد و برای برخی دیگر نه. در برخی افراد این اندوه ماه‌ها و سال‌ها بطول می‌انجامد و در برخی دیگر پس از مدتی کوتاه به پایان می‌رسد. واکنش‌ها و احساسات ممکن است هر ساعت یا هر روز تغییر کنند؛ برخی از روزها بسیار خوب و برخی دیگر نا خوشایند و بد هستند. تغییرات احساسی با گذشت زمان و هنگامی که فرد فرا می‌گیرد که چگونه خود را با شرایط تغییر یافته هماهنگ سازد، شدت خود را از دست خواهند داد اما آغاز این راه نیز کمی دشوار است.
نشانه های سوگ
علائم سوگ و سوگواری بسته به عوامل فردی اجتماعی، مذهبی و فرهنگی می تواند متفاوت تجربه شود، بطور کلی علائم شاخص سوگ و داغدیدگی عبارتند از:
1. علائم عاطفی همچون غم، خشم، اضطراب ، احساس گناه، خستگی و پریشانی
2. علائم جسمانی همچون خالی بودن معده ، احساس فشار در قفسه سینه و تنگی نفس
3. علائم شناختی همچون ناباوری، توهم و احساس حضور متوفی
4. علائم رفتاری همچون اختلال در خواب، بی قراری، حواس پرتی، آه کشیدن، حفظ اشیای متوفی
مراحل سوگ و داغدیدگی
• انکار:
نخستین مرحله در سوگواری، انکار واقعیت است. شخص در این مرحله نمی‌تواند باور کند که چه اتفاقی افتاده است. این مرحله به‌عنوان یک نوع دفاع شخصی به کار می‌رود و کاملاً طبیعی است. یکی از جدی‌ترین مشکلاتی که در مراحل سوگ ایجاد می‌شود متوقف شدن در مرحله انکار است.
• خشم:
پرسش همیشگی: «چرا باید برای من این اتفاق بیافتد؟
هنگامی‌که شخص سوگوار با واقعیت کنار می‌آید و مرگ متوفی را باور می‌کند، دچار خشم خواهد شد. این خشم می‌تواند نسبت به خود، متوفی، اطرافیان یا حتی خدا و قوانین جهان معطوف باشد. شکایت داشتن از شرایط موجود و تلاش برای پیدا کردن مقصر از بین رفتن یکی از عزیزان، اصلی‌ترین نشانه‌ای است که در این مرحله دیده می‌شود.
• چانه‌زنی یا معامله:
سومین مرحله از مراحل سوگواری، چانه زنی است. این موضوع فعالیتی است که جهت به تعویق انداختن واقعیت مرگ به کار می‌رود. اصلی‌ترین ویژگی این مرحله حسرتی است که فرد بابت شرایط پیش‌آمده تحمل می‌کند و دلیل نام‌گذاری آن به‌عنوان چانه‌زنی یا معامله این است که در این مرحله سوگوار حاضر است برای بازگرداندن شخص ازدست‌رفته هر کاری انجام دهد.
التماس به خدا برای تغییر شرایط یا فکر کردن دائم به این موضوع که اگر کار خاصی انجام می‌شد، متوفی اکنون زنده بود. این افکار قدرت بالایی در ایجاد احساس عذاب وجدان و آسیب زدن به سلامت روحی فرد دارند.
• افسردگی:
در مرحله افسردگی، سوگوار شروع به پذیرش واقعیت می‌کند. در این شرایط فرد تقریباً پذیرفته که عزیزی را از دست داده و توانایی بازگرداندن وی یا تغییر شرایط را ندارد. مواجه‌شدن با این ناتوانی فرد را در مرحله افسردگی و تجربه غم قرار می‌دهد. افسردگی یکی از شایع‌ترین مراحلی است که افراد دچار سوگ و داغدیدگی حل‌نشده در آن باقی می‌مانند.
• پذیرش:
رسیدن به این مرحله به این معناست که فرد در حال پایان دادن به سوگواری خویش است. در این مقطع فرد شرایط جدید را پذیرفته و تلاش می‌کند تا خود را با آن منطبق کند. پذیرش و قبول واقعیت، آخرین مرحله از مراحل سوگ و کلید رسیدن به سلامت روان است.
تفاوت سوگ و افسردگی
سوگ ممکن است گاهی واجد ملاک های افسردگی باشد اما به ندرت در فرد داغدیده، احساساتی نظیر گناه، بی ارزشی، فکر خودکشی، کندی روانی حرکتی و روانپریشی دیده می شود. احساس غمگینی فرد سوگوار بر اثر فکر کردن به متوفی یا برخورد با آثار و خاطرات وی آغاز می شود. در واقع سوگ تجربه ای است که حاوی هیجانات منفی و مثبت می باشد. سیال و متغیر است و شدت هیجان در آن نوسان دارد و گاهی وابسته به محرک های درونی و بیرونی تسلی می یابد. در نهایت نیز انطباق هیجانی شناختی و رفتاری رخ می دهد و فرد می تواند به زندگی رضایت بخش خود بازگردد.
اما در افسردگی اساسی فرد خود را ضعیف و دارای عیب و نقص می داند و احساس ناراحتی اغلب خود به خود ایجاد شده و ربطی به متوفی و دیدن آثار وی ندارد. افسردگی در هر زمانی می تواند رخ دهد و از طرفی نیز نافذتر و پایدارتر از سوگ است و عملاً مجموعه علائمی ثابت و ناتوان کننده است که احساسات مثبت در آن کمتر است. در افسردگی از لحاظ بالینی، ناراحتی قابل توجهی در عملکرد فردی تحصیلی و شغلی فرد ایجاد می شود.


آدرس: بلوار پیروزی بین میدان هنرستان و پیروزی ۴۶ ساختمان ارم طبقه اول مرکز روانشناسی و مشاوره چیستای زندگی

احتراما به استحضار می رساند مركز مشاوره چیستاي زندگی از ساعت 14:00 الی 20:30 پذیرای مراجعین عزیز خواهد بود.

 

تلفن: 38825254 051
موبایل: 09020129954

 

بازدید امروز: 284
بازدید دیروز: 436
بازدید کل: 80642